Sunday, September 11, 2011

اندر باب احوالات خودم در این روزا

یه موقع هست ،که حس می کنی عین خر تو گل گیر کردی،منم الان گیر کردم،بدجور، کاری هم نمیشه کرد ،از یه طرف دنبال یکی می گردم که باهام قرارداد کار ببنده اونم تو دیار غربت،از یه ور هم زنم بهم شک خیانت داره!چند روز پیش با کلی ذوق و شوق رفتم پیش یکی از هموطنان گرامی ، که اینجا یه رستوران داره و شرایط رو براش توضیح دادم،مادر سگ یه جوری نگام میکرد که انگاری ازش درخواست کردم ترتیب زنشو بدم!به هر حال به من کارت ویزیتشو داد و گفت الان سرم شلوغه،فردا زنگ بزن با هم هماهنگ کنیم! فرداش زنگ زدم،با چرب زبونی مخصوص آدمای مادر قحبه ،میگه شرمنده یکی ،دو جا صحبت کردم اما وضع کار خیلی خرابه! به هر حال گفت شرمنده!می خواستم فحش خوار مادر بدم بهش اما عین احمقا بابت زحمت نکشیدش ازش تشکر کردم،اینم از خواص گه ما ایرانیا هست دیگه! آقا تو رستورانش فقط خارجی کار می کنه،فقط اسم رستورانش رستوران ایرانیه،شبای شنبه هم موزیک عربی میزاره ،همراه با قر یه دختر روس که به عنوان رقص و موسیقی ایرانی به خورد خلق الله می ده!خلاصه که وضع تهوع آوریه،امیدوارم یه جوری بتونم یه گهی بخورم از شر این وضع عن تو عن خلاص شم اینم لینک وبسایت رستوران هستش برید ببینید یه کم فیض ببرید!


http://www.rinconpersa.com/template.php?pag=20152&tongue=ENG